تغییر باور و تفکرات ما چگونه صورت می پذیرد ؟
- 2020/03/08
- 0
- 448 بار
چطور میتوانیم باورهایمان را تغییر دهیم؟
تغییر باور و اعتقادات چیزی نیست که به راحتی صورت پذیرد.
بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان درگیر برخی باورهایی می شوند که رهایی از آنها کار آسانی نیست.
ما در موسسه خوارزمی به دنبال آموزشی برای تغییر باورها و تفکراتی هستیم که شما را درگیر خود کرده است.
اول از همه باید باورهای نادرستمان را بشناسیم.
این باورها در ناخودآگاه ما جا خوش کردهاند و از آنجا که ۹۰ درصد اقدامات ما از ضمیر ناخودآگاه ما سرچشمه میگیرند، این باورها تقریبا در هر کاری که میخواهیم انجام دهیم، تأثیر میگذارند.
-
آگاهی از بخشهای مختلف یک باور
- اولین گام برای تغییر یک باور، درک ساختار آن و شناسایی احساسات وابسته به آن است. نمونههای زیر را ببینید:
- اصلا دوستداشتنی نیستم: خودقضاوتیای که احساس بیارزشی ایجاد میکند.
- از اندامم متنفرم: احساس نارضایتی و شرم.
- نباید آن کار را انجام میدادم: احساس گناه و خجالت.
- این افکار در ابتدا فقط یک جمله یا عبارت هستند، اما وقتی احساسات مربوط به آنها شدت میگیرند، به باور تبدیل میشوند.
- فقط زمانی باورمان تغییر خواهد کرد که احساساتمان را درباره آنها رها کنیم.
- برای مثال، وقتی در یک رویداد تجاری حضور پیدا میکنیم درحالیکه جین پوشیدهایم و میبینیم همه با لباس رسمی به آنجا آمدهاند، احساسات مختلفمان شدت میگیرند.
- اولین احساس این است که آنها دارند به من نگاه میکنند و قضاوتم میکنند. با خودمان میگوییم:
- «واقعا احمقم (احساس بیارزشی). حتما دعوتنامه را اشتباه خواندهام (احساس حماقت). باید برگردم و لباسم را عوض کنم (تردید و ناامنی درباره این تصمیم). رئیسم از من ناامید خواهد شد (احساس فرومایگی). دیگر نمیتوانم ترفیع بگیرم (ترس از ازدستدادن شغل). مطمئنم اخراجم میکند (احساس بدبختی و ناامیدی)».
- هنگامیکه داشتید آن لباسها را میپوشیدید، از خودتان راضی بودید.
- اما وقتی با آن شرایط و مجموعهای متفاوت از باورها روبهرو شدید، این احساسات فعال شدند.
- اولین گام برای تغییر یک باور، درک ساختار آن و شناسایی احساسات وابسته به آن است. نمونههای زیر را ببینید:
-
رهایی از احساسات مربوط به آن باور
- برای تغییر یک باور باید مؤلفهٔ قدرتمندی به نام احساسات مربوط به آن را تغییر دهیم.
- شدت این احساسات است که تغییر برخی باورها را آسانتر و برخی دیگر را دشوارتر میکند.
- برای رهایی از این احساسات باید هویت نادرست آن باور را تغییر دهیم.
-
تغییر زاویهٔ دید برای تغییر هویت نادرست
- وقتی با خودتان تکرار میکنید که همیشه بازنده هستید، این به باورتان تبدیل میشود.
- ازآنجاکه در این حالت فقط روی ویژگی منفیتان تأکید میکنید، بهتدریج این تصویر تحریفشده را میپذیرید.
- تأیید مداوم و گفتن «من خیلی باهوش و موفقام» نمیتواند این هویت را تغییر دهد، زیرا بخشی از ذهن ما قبل از آنکه این تأیید مثبت نهادینه شود، آن را رد میکند.
- بنابراین باید ابتدا این هویت نادرست را تغییر دهیم.
-
شکستن پیوندهای ایمان
- ایمان (نه به معنای اعتقاد مذهبی) نوعی قدرت شخصی است که افکار را به باور تبدیل میکند.
- وقتی درباره چیزی متقاعد میشویم یا احساسات پرشوری پیدا میکنیم، نوعی انرژی در ما جاری میشود و هر فکری را که با آن متناقض باشد از ما دور نگه میدارد.
- بنابراین وقتی ایمان داریم که احمق هستیم، آن را باور میکنیم؛
- زیرا تصویری که از خودمان ایجاد کردهایم با نیروی ایمان به ما چسبیده و هروقت میخواهیم انکارش کنیم، دوباره بهجای خودش برمیگردد.
- برای تغییر یک باور باید ایمانی را که عقاید و هویت نادرست از خودمان را مانند چسب به هم متصل کرده است بشکنیم.